باد وزید

چیزی نمانده است
تنها چند برگ دیگر
مانده بر شاخه هایم
این بار که بوزی
دیگر برگی نمیماند بر این تنِ خسته
و من آرام خواهم شد
مثل همین درخت پاییزی

وقتی تمام برگ‌هایش را
باد برده باشد


.

.

.

.

..............


 آرام شده‌ام
مثل درختی در پاییز
وقتی تمام برگ‌هایش را
باد برده باشد.



.

مشروب


سیگار


ماریجوانا


کوکائین

چقدر دور..... چقدر نزدیک....

دیدار ما
چون آب و ماه
چه دور!
چه در هم!


رنج هزار باره

رنج
مرا
کشان کشان
از پی خود دوانده است
...

دوره تسلسل. این نمودار سینوسی

وقتی حوصله هیچ کسی رو نداری
وقتی لبخند های مصنوعیت تموم میشه
وقتی از شدت عصبانیت میخوای وسایل دور و برت رو خورد کنی
وقتی از شدت عصبانیت میخوای هر کسی که باهات حرف میزنه رو زیر مشت و لگد تیکه تیکه کنی
وقتی از شدت عصبانیت سگت که با محبت به سمتت میاد رو با لگد پس میزنی
وقتی از شدت عصبانیت اینقدر اینتر رو محکم فشار میدی که صفحه کلید میخواد سوراخ شه
وقتی که در ماشین رو اینقدر محکم میبندی که دلت میخواد شیشه خورد بشه
وقتی دندون هایت رو اینقدر فشار میدی که دهنت مزه خون میگیره
وقتی با دست میکوبی به فرمون و روز ها درد داری
وقتی برای مدت ها همه جای بدنت پرش میگیره
وقتی مسکن ها جلوی سردردت کم میارن
وقتی دستات به لرزش عادت میکنن
وقتی چشمات رو میبندی لامپ مهتابی تو چشمات روشن خاموش میشه
وقتی شبا خواب میبنی سر بریده ات رو برات توی سینی میارن
وقتی خواب میبینی توی شهر یک نفر دنبالت افتاده و اون خودته
وقتی به جایی میرسی که میخوای خودتو بزنی
وقتی به حدی میرسی که میخوای تا حد جر خوردن هنجره فریاد بزنی ولی نمیتونی
وقتی پشت فرمونی و جنون بهت دست میده
وقتی همه بهت میگن لاغر شدی
وقتی همه بهت میگن بی حوصله شدی
وقتی نزدیکانت بهت میگن قبلا مهربونتر بودی
وقتی اینقدر بهت فشار میاد که میخواى همه رو نا امید کنی
وقتی حس میکنی برای تخلیه نیاز داری از یه ساختمون بپری پایین
وقتی حس میکنی چقدر.......