کاش یاد میگرفتم

کاش یاد می­گرفتیم که:

هر قدیسی یک گذشته­ای دارد و هر گناهکاری یک آینده


او کس دیگری بود

اون رفت


مرد

تموم شد

کشته شد 

دفن شد

چه شب ها و روزها که برایش گریه نکردیم

و هنوز هم گاه گاهی...

نگرانیم اینجاست که علی جدید رو خوب نمیشناسم!

گذشت

490 روز گذشت

خاطرها می مانند

خاطرها می مانند
به سراغم می آیند
آرام

 بیصدا
قبل از آنکه بگریزم
مرا در بر می گیرند

 آنگاه

 می آیند

درد ها

 اشکها

 خاطره ها قصه می گوینند
دستهایم رابه روی گوشهایم میگذارم

 هیچ صدایی نمیخواهم
حتی صدای خودم