رقص دست نرمت ای تبر بدست
با هجوم تبر گشنه و سخت
آخرین تصویر تلخ بودنه
توی ذهن سبز آخرین درخت
تیک تاک تیک تاک تیک تاک... صدای نفرت انگیز ساعت لعنتی اتاق لعنتی
یاداوری میکنه... تحمل ثانیه به ثانیه این لحظات شوم رو
لحظه های ترسناک
حس های منفی
فکر خراب
افکار هولناک
ترس از خودم
ترس از گذشته
ترس از اینده
ترس از الان
ترس از الان...
ترس از این ماری که به دورم پیچیده
به قصد کشتن
ترس از این بختکی که با صورت کریه اش میگه میمیری
....
لطفا...
خواهشا....
التماس میکنم...
تمنا میکنم...
دیگه نمیکشم