کاکتوس

عناوین یادداشت‌ها

  • نگاهى که مرا زنده کرد سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1392 03:18
    زیبا ترین منظره هاى دنیا هر روز و هر لحظه جلوی چشماى من
  • و... سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1392 02:38
    و خداوند ملائک را خواند تا ز باغ هستى، بهترین ها چینند! از شقایق عشق، از نسترنش سرمستى. بوى خوش از مریم، دلنشینى از یاس، همه را برگیرند.. چون به هم مى آمیخت، هر ملک از حسرت، اشک ندامت میریخت! جلوه اى حور وش از گل میساخت، بر وجودش به قلم نقش وفا مى انداخت! عاقبت موعد میلاد آمد. فرصت روح دمیدن به وجودش هم نیست. پاى بر...
  • گرماى زندگى شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 05:07
    لحظه ای که من مالک جهانم لحظه ای که من پادشای زمینم....... وقتیه که تو اغوشم مثل یه بچه خوابیدی و گرماى نفسات به نوازش صورتم مشغوله . . . خدا هم به من حسادت میکنه
  • شب های رویایی چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 03:11
    ساعت ٣:١٠ دقیقه و باز هم آرامش.................
  • آرامش و دیگر هیچ سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 03:57
    ساعت ٣:٥٥ دقیقه صبح ٢٥ تیر ١٣٩٢ هدیه خوابیده آرامش........................
  • فقط ١٤ سه‌شنبه 18 تیر‌ماه سال 1392 02:21
    در انتظار ١٤ روز زندگی مشترک
  • لعنتى جمعه 14 تیر‌ماه سال 1392 23:08
    این التهاب لعنتى این روز هاى سگى سگى سگى
  • کاش یاد میگرفتم شنبه 8 تیر‌ماه سال 1392 04:51
    کاش یاد می­گرفتیم که: هر قدیسی یک گذشته­ای دارد و هر گناهکاری یک آینده
  • او کس دیگری بود سه‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1392 06:18
    اون رفت مرد تموم شد کشته شد دفن شد چه شب ها و روزها که برایش گریه نکردیم و هنوز هم گاه گاهی... نگرانیم اینجاست که علی جدید رو خوب نمیشناسم!
  • گذشت دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1392 20:17
    490 روز گذشت
  • خاطرها می مانند شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 01:28
    خاطرها می مانند به سراغم می آیند آرام بیصدا قبل از آنکه بگریزم مرا در بر می گیرند آنگاه می آیند درد ها اشکها خاطره ها قصه می گوینند دستهایم رابه روی گوشهایم میگذارم هیچ صدایی نمیخواهم حتی صدای خودم
  • فراموش کن چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1392 15:57
    تو خیال می‌کنی گذشت زمون درد آدمو شفا میده؟ خیال می‌کنی دیوارها چیزی رو قایم می‌کنن؟ اشتباه می‌کنی، وقتی چیزی تا این حد تو وجود آدم ریشه بدوونه، هیچی نمی‌تونه جاشو بگیره!
  • چند غمته؟ سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1392 01:50
    سن آدمی را، نه سالهای رفته از عمرش، که غمهای رفته بر زندگیش تعیین می‌کند.
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1392 15:33
    از عذاب جاده خسته نرسیده و رسیده آهی از سر رسیدن نکشیده و کشیده
  • مرد جمعه 24 خرداد‌ماه سال 1392 06:57
    نام: علی جنسیت: مرد وضعیت: مرده قاتل: افکارش
  • باز هم... سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 06:25
    این حس لعنتى
  • اخرین ضربه رو محکمتر بزن دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1392 06:49
    رقص دست نرمت ای تبر بدست با هجوم تبر گشنه و سخت آخرین تصویر تلخ بودنه توی ذهن سبز آخرین درخت
  • [ بدون عنوان ] شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 02:42
    trapped in myself body my holding cell
  • باز هم شب شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1392 03:28
    تیک تاک تیک تاک تیک تاک... صدای نفرت انگیز ساعت لعنتی اتاق لعنتی یاداوری میکنه... تحمل ثانیه به ثانیه این لحظات شوم رو لحظه های ترسناک حس های منفی فکر خراب افکار هولناک ترس از خودم ترس از گذشته ترس از اینده ترس از الان ترس از الان... ترس از این ماری که به دورم پیچیده به قصد کشتن ترس از این بختکی که با صورت کریه اش...
  • روز های بعد جمعه 3 خرداد‌ماه سال 1392 02:42
    هر شب.... بازم فردا خسته ام از فردا ها روز های تلخ
  • این روزها چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1392 02:49
    افکار افسارگسیخته درد های شدید شب های خراب روز های سرد
  • [ بدون عنوان ] دوشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1392 15:22
    بازیچه
  • کوله پشتی شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1392 01:37
    دنیایی از حرف های نگفته ساعت ها گله و شکایت
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1392 07:26
    کسی خودش را نمیکشد، خاطره هاست که آدم را میکشد.
  • خیلی یکشنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1392 12:59
    چیزی درونم منفجر شد چیزی نه... مشخصه که چی کوهی از چی انبوهی انباشته از چی منفجر شد انفجار شدت درد فشار ناراحتی تیر کشید سوخت اسیب دید درست مثل فیلم ها بعد انفجار ... موج گرفتتم هنوز توی شکم هنوز همه چیز گنگه هنوز هم صدا ها رو دست نمیشنوم درست حس نمیکنم صدایی که میگه همه چیز تموم شد دیگه درد نداری میشنوم ولی نمیفهمم...
  • فریاد پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1392 01:29
    مشت می کوبم بر در پنجه می سایم بر پنجره ها من دچار خفقانم خفقان من به تنگ آمده ام از همه چیز بگذارید هواری بزنم ای با شما هستم این درها را باز کنید من به دنبال فضایی می گردم لب بامی، سر کوهی، دل صحرایی که در آنجا نفسی تازه کنم آه؛ می خواهم فریاد بلندی بکشم که صدایم به شما هم برسد من به فریاد همانند کسی که نیازی به...
  • خواب دوشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1392 23:10
    دلم خواب میخواد...... یه خواب طولانی خیلی طولانی
  • [ بدون عنوان ] شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1392 00:56
    آموزگار نیستم تا عشق را به تو بیاموزم ماهیان نیازی به آموزگار ندارند تا شنا کنند پرندگان نیز آموزگاری نمی خواهند تا به پرواز در آیند شنا کن به تنهایی پرواز کن به تنهایی . عشق را دفتری نیست بزرگترین عاشقان دنیا خواندن نمی دانستند pic and poem
  • حالا پنج‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1392 15:39
    وقتی زندگی رنگ پیدا میکند
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1391 23:56
    اسمشان زن است خیلی ها! میلیارد ها نفر نصف انسان ها نمیدونم دقیقا چقدر زن هستن ولی عده کمی کامل هستند لقب "زن کامل" لیاقت میخواد که هر کسی نداره